نقد تصوف

فرقه نعمت الهیه گنابادیه مسلک خود را منتسب به ساحت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام می‌دانند درحالی‌که با نگاهی به مکتوبات اقطاب و مشایخ آنان، انحرافات متعددی مشاهده می‌شود تا جایی که شأنیتی همانند واقعه غدیر برای خودشان قائل شده‌اند .

حسین تابنده دریکی از مکتوباتش از ملاسلطان گنابادی آورده است که وی در فرمان قطبیت پسرش ملاعلی نوشته: در پوشیده نماند که چون هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نوّاب لازم که رشته دعوت منقطع نشود بلکه در بقاع ارض و در جمله‌ زمان حکم «یا أیها الرّسول بلّغ ما اُنزل إلیک» جاری باشد !!

فرد معلوم‌الحالی همچون ملاسلطان، خود را منصب‌دار حضرت رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) معرفی می‌کند که با استناد به آیه «یا ایھا الرسول بلغ…» فرزندش نورعلیشاه را به‌عنوان امام مفترض الطاعه در غدیر خم، می شناساند. به عبارتی مزار بیدخترا همان غدیر خم و ملا سلطان مؤسس فرقه گنابادی، شایسته آیه «یا ایھا الرسول بلغ» و فرزندش نورعلیشاه برگزیده غدیر برای دراویش بیچاره ترسیم می‌کند و بایستی همان شأنیت غدیر را برای اقطاب و مشایخ خود قائل شوند .

هبه‌الله جذبی پدر قطب فعلی فرقه نعمت الهیه در تائید این بدعت آشکار، دریکی از مکتوباتش آورده است: در زمان غیبت امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه) این امر مهم که موجب آیه مبارکه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی، امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانیدم که موجب اکمال دین است ساقط و نسخ نشده، لذا باید عقلاً و نقلاً و فضلاً در زمان غیبت هم این عمل را انجام دهند و آن‌ها مجازین در درایت و بزرگان عرفا می‌باشند که به اجازه‌ی متصله به وسایط به امام (علیه‌السلام)از مستعدین اخذ بیعت می‌نمایند .

مسیرگمراهی دراویش فرقه نعمت الهیه بی‌انتهاست .....

استمرار هرزه‌گویی‌های آزمایش درمسیر تقابل با خاندان تابنده

بنا بر اعترافات مکرر مصطفی آزمایش، اقطاب فرقه نعمت الهیه که همه آن‌ها از خانواده تابنده بودند، نقش بسزایی در رشد و تربیت وی ایفا کردند. این مأذون مطرود هر ادعایی که امروز از فقر و درویشی دارد، مرهون آموزه‌هایی است که از خاندان تابنده یاد گرفته است. لکن امروز یاوه‌گویی‌های این مأذون مطرود به اسم فقر و درویشی کاملاً با آموزه‌های انحرافی خاندان تابنده، تناقض فاحشی دارد که جز گمراهی و سردرگمی‌ثمره‌ای برای دراویش بیچاره ندارد.

برداشت‌های جعلی و تخیلی مصطفی آزمایش از امر حجاب، یک نمونه فاحش، از بیراهه رفتن‌های وی از مسیر مسلک فقری خاندان تابنده است. همانطورکه در مطالب قبلی گفته شد، این عنصر معاند وابسته به جریان دراویش، بر این باور است که مسئله حجاب در قرآن و شریعت اسلامی‌مطرح نشده است.

استدلال‌های تخیلی آزمایش درمورد حجاب به‌قدری مضحک و سخیف است که ما را از ارائه مستندات قرآنی و روایات موثق منتسب به ائمه معصومین علیهم‌السلام منصرف نموده و قصد داریم مقوله حجاب را از قطب محبوب و معشوق وی برای دراویش به‌اختصار بازگو کنیم که شاید زاویه تضاد فکری وی با خاندان تابنده برای دراویش افراطی نمایان شود.

حسین تابنده قطب محبوب مصطفی آزمایش می‌گوید:

"هرروز یک خلافی می‌کنیم، آن‌وقت آن‌یکی از این‌یکی شکایت دارد، این‌یکی از آن‌یکی و این آزادی‌ها خلاف عقل و خلاف شرع است. نسبت به زن هم همین‌طور، زن هم آزادی‌ای که دارد، آزادی است که مطابق عقل و شرع باشد. و الا آزادی‌ای که امروز گفته‌اند، این آزادی به‌هیچ‌وجه صحیح نیست. آن‌وقت می‌گویند که چه و چه! دیگر زن ها آزادشده‌اند و آن قیود سابق و آن حجاب و عفاف و زیر چادر بودن و امثال این‌ها دیگر رفت! آزاد شدند! یعنی چه؟ یعنی اخلاق از بین رفت، یعنی دیانت از بین رفت، العیاذ بالله، این‌ها درواقع فساد خودمان را می‌رساند، خرابی خودمان را می‌رساند."

اهمیت رعایت حجاب در مسلک فقری همواره مورد تأکید نورعلی تابنده بوده است. وی به‌کرات دستور داده است که در جلسات فقری حجاب اسلامی‌و جدا بودن محل جلوس خواهران از برادران رعایت شود. گرچه این دستور در همه‌جا در جلسات شخصی و خصوصی هم باید رعایت شود، متعهّداً رعایت آن در جلسات فقری از اوجب واجبات است. زنان درویش در مزار بیدخت اجازه ندارند بدون حجاب وارد مزار بیدخت بشوند. این دستورات با یاوه‌گویی‌های آزمایش چگونه برای دراویش قابل‌جمع است؟

آزمایش براین باور است که نمایان شدن موی سر زن در اسلام اصلاً مطرح نشده است و درحالی‌که نورعلی تابنده دریکی از جلسات خانقاهی تأکید می‌کند: از اینکه موی کسی بیرون باشد، نه دین به هم می‌خورد و نه دنیای او. ولی هم دین او سست می‌شود و هم ایمان او.

آزمایش که با سلب مسئله حجاب، عفاف و حیا برای زنان را یک امر مردسالارانه مطرح می‌کند در حالیکه نورعلی تابنده به شیوه حضور و جلوس زنان در مجالس فقری این‌گونه توصیه می‌کند: در نشست‌هایی که به‌عنوان مجلس فقری تشکیل می‌شود ولو با عدّه‌ی معدودی که احیاناً ممکن است محارم یکدیگر باشند، باید رعایت حجاب شرعی به‌عمل‌آمده و محل جلوس خواهران و برادران مجزّا باشد.

امروز مکتوبات به‌جامانده از نورعلی تابنده، اباطیل آزمایش و همسرش را به‌صراحت پاسخ داده است: خداوند برای هردو حجاب‌هایی را دستور داده است و آن حجاب‌هایی را که در موارد خاص مقرر کرده برای این است که در سایر موارد عادت کنند. مثلاً خداوند بنا بر آیات قرآن کریم فرموده است که در موقع نماز هم (ولو هیچ‌کس نباشد) باید این حجاب را رعایت کنید. کما اینکه وقتی بخواهید نماز بخوانید باید موها پوشیده باشد و حجابی که در بیرون دارید داشته باشید. حجاب همان حجابی است که در قرآن ذکرشده است.

آزمایش درامر ترویج بی‌حجابی مدعی است که اقطاب و مشایخ فرقه نقل کرده‌اند که دین را به مویی نبسته‌اند. اما اصل مطلب به نقل از نورعلی تابنده این‌گونه بیان‌شده است: نه، دینی را به مویی نبسته‌اند.

امّا اگر کسی نتواند موی خود را نگه‌دارد می‌خواهد ایمان خود را نگه‌دارد؟ یعنی اگر اعتقاددارید که این مو مال درویشی است باید آن را حفظ کنید. اگرنه، اعتقاد بیخودی است. بنابراین کسی که گفته‌ی من را رعایت نکند که گفته‌ام مویتان بیرون نباشد و امثال این‌ها اگر کسی نتواند این را انجام بدهد کدام‌یک از حرف‌های مرا می‌تواند انجام دهد؟ بنابراین بیخود چنین کسی می‌آید.

بنابراین، آزمایش با این قبیل هرزه‌گویی‌های بی‌اساس، حاضرشده است جایگاه فرقه‌ای خود را قربانی اهداف و سیاست‌های خصمانه معاندین و مخالفین شریعت اسلام ناب محمدی بکند تا شاید عطش توجه و شهرت وی تا حدی ارضا شود و در سن 70 سالگی به آرزوهای دست‌نیافتنی خود در بلا کفر برسد. در مطالب بعدی دراین‌باره صحبت خواهیم کرد.

التماس تفکر از بدنه جریان دراویش فرقه نعمت الهیه گنابادیه

ازنظر مصطفی آزمایش درآیات قرآن کریم هیچ آیه در مورد حجاب وجود ندارد و هدف از معنای حجاب همان حائل و فاصله است . وی به‌صراحت اعلام کرده است که در کتاب قرآن کریم هیچ اشاره‌ای از پوشش مو برای زنان نشده است

متن خبر :

همانطورکه در مطلب قبلی بیان شد، مسئله حجاب در فرقه نعمت الهیه همانند یک کلاف سردرگمی‌است که هر کس و ناکسی که بتواند آن را به میل و اراده خودش توجیه می‌کند.

مصطفی آزمایش به‌عنوان مأذون مطرود دراویش افراطی فرقه نعمت الهیه که عمر خود را به‌پای خاندان تابنده تلف‌کرده است، در مورد حجاب دارای چنین نظرات مضحک و تخیلی است که برخی از آن‌ها را به‌اختصار بیان خواهیم کرد.

ازنظر مصطفی آزمایش درآیات قرآن کریم هیچ آیه در مورد حجاب وجود ندارد و هدف از معنای حجاب همان حائل و فاصله است . وی به‌صراحت اعلام کرده است که در کتاب قرآن کریم هیچ اشاره‌ای از پوشش مو برای زنان نشده است.

این عنصر معلوم‌الحال فرقه نعمت الهیه به راین باور است که کسانی قصد مقابله با پیامبر اسلام را داشتند باایمان آوردن ظاهری و منافقانه ، نظام‌های مردسالارانه و قبیله‌ای را در اسلام وارد کردند که حجاب هم یکی از این مصادیق اسلام دروغین است توسط خلفای عباسی وارد شریعت اسلام ناب محمدی شده است!!

مسئله حجاب بر اساس روایات واردشده از ساحت ائمه معصومین علیهم‌السلام قابل‌اعتنا و اتکا نبوده و نمی‌توان امر حجاب را از آن استنباط کرد و مسئله حجاب در عصر کنونی با خلقیات روحی و روانی زن اصلاً سازگاری ندارد!!

🔸 فرقه‌های صوفیه هیچ گاه مقبولیتی در میان علمای برجسته مذهب تشیع نداشتند. علمای مذهب شیعه با استناد به احادیث موثقی که از ائمه معصومین وارد شده است با فرق تصوف هیچ گونه مماشات و معاشرتی نداشته اند.

🔸 روسای فرقه‌های صوفیه ، برخی از علمای شیعه را به دروغ در زمره صوفیان معرفی کردند تا بتوانند مقبولیتی در میان مسلمانان پیدا کنند و حتی برخی از افراد معلوم الحال را به دروغ و بدون هیچ گونه سند و مدرک معتبر در زمره علمای شیعه مطرح کردند.

🔸 علمای شیعه با نگارش کتاب‌های مرجع در علم رجالپرداختند تا نسل‌های بعد در این امر دچار مشکل نشوند. علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن می‌پرازد.

🔸 علمای بزرگ شیعه همانند شیخ طوسی، شیخ مفید، نجاشی، علامه حلی، کتب متعددی در علم رجالاز خود به یادگار گذاشتند که شیعیان مرهون زحمات بی نظیر آنان هستند.

🔸 با نگاهی به کتب رجالی شیعه، هرگز نامی‌از سردمداران فرقه‌های صوفیه به عنوان علمای شیعه یاد نشده و صوفیان به دروغ نام بزرگان خود را به نقل از کتب رجال شیعه مطرح می‌کنند.

🔸 کتاب‌های منبع رجالی در میان شیعیان در موارد این چنینی اهمیت حیاتی خود را نشان می‌دهد تا ما بتوانیم با بررسی آن، سردمداران غیر مسلمان فرقه‌های صوفیه را بشناسیم.

🔻 امروز رسانه‌های وابسته به دراویش افراطی مطرود از فرقه نعمت الهیه ، مشغول انتشار شایعات و شبهات حقوقیو قانونی در مورد مساله تبعید هستند.

🔻 افراطیون با اعتراض به تبعید 39 نفر از دراویش به نقاط مختلف کشور، باز هم می‌خواهند به درغ فضای جامعه فقری را ملتهب و آشفته جلوه دهند.

🔻 یکی از شگرد‌های ناشیانه دراویش مارکسیست پیشه، این است که بدون ذره ای اطلاعات حقوقی و قانونی، در خصوص صدور حکم تبعید شبهه وارد می‌کنند.

🔻 دراویش زندانی بعد از سپری کردن مجازات حبس، بایستی مجازات‌های تکمیلی مانند تبعید را اجرا کنند و درموعد مقرر خود را به دادگستری شهر معین شده معرفی نمایند.

🔻 اما آنان به دروغ مدعی هستند که مجازات اصلی آنان (زندان) بخشیده شده و تبعا مجازات تکمیلی هم منتفی خواهد شد و از این طریق به قضاوت عادلانه و روند دادرسی شبهه وارد می‌کنند.

🔻 بعد از غائله گلستان هفتم در سال 96 ، بسیاری از دراویش داعشی به مجازات حبس و تبعید محکوم شدند که بعد از گذراندن دوره حبس (زندان) نوبت اجرای مجازات تبعید آنان شده و این امر هیچ گونه اشکال حقوقی و قانونی ندارد.

🔻 سیاست همیشگی دراویش افراطی بر این است که در هر شرایطی که به سر می‌برند می‌خواهند با سیاه نمایی و شایعات و شبهات بی مایه، علاوه بر آشفتگی فضای درون فرقه ، خود را به عنوان مظلومان بی پناه جلوه دهند.

🔘 دراویش بعد از اتمام دوره محکومیت زندان بایستی اقامت اجباری خود را در نقاط تعیین شده در داخل کشور شروع نمایند و بسیاری از آنان در موعد مقرر خود را به دادگستری شهر مورد نظر معرفی کرده اند .

🔻 دراویش زندانی بنابر صدور حکم مجازات اولیه بعد از زندان، برای یک مدت معین در محلی غیر از محل سکونت خود، بایستی اقامت اجباری داشته باشند و در حال حاضر هرکدامشان به یکی از شهرهای استان‌های مختلف، منتقل شده اند .

🔘 رسانه‌های وابسته به دراویش افراطی برای اینکه اخبار مربوط به اقامت اجباری زندانیان را بتوانند با تاثیر گذاری بیشتری در میان مریدان بیچاره منتشر کنند، به داستان سرایی‌های بی مایهمتوسل شدند تا بتوانند با استفاده ابزاری از تاریخ و تمدن ارزنده کشورمان، یک وجهه مقبولی را از خود به نمایش بگذارند .

🔻 حال، افراطیون با توجه به تاریخ و فرهنگ محل اقامت اجباری آنان، سعی می کنند با داستان سرایی‌های بی اساس و محتوا، مجازات قانونی دراویش داعشی را به فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم پیوند بزنند .

🔘 در حالی که دراویش داعشی که فرزندان این آب و خاک را با دستان خود به شهادت رساندند، را هرگز نمی‌توان گفت فرزندان این سر زمین کهن خطاب کرد و آنها را در شمار فتیان به حساب آورد .

🔻 دراویش مارکسیست پیشه چشم و گوش خود را در اختیار دشمنانان قسم خورده این کشور گذاشته اند و طوطی وار اخبار آنان را منتشر و دائما از سیاست‌های خصمانه آنان بر خلاف منافع و مصالح ملت ایران، حمایت می‌کنند .

🔘 در واقع میان این دراویش معلوم الحال و فرهنگ غنی و ارزشمند کشورمان که سر شار از فتوت و جوانمردی است نه تنها هیچ گونه تناسب و ارتباطی نمی‌توان پیدا کرد بلکه باید دراویش افراطی را به عنوان نیروهای تخریب کننده فرهنگ و تمدن ایران زمین به حساب آورد .

🔸 نور علی تابنده قطب پیشین فرقه نعمت الهیه پیش از سایر اقطاب ، در میان دراویش از محبوبیت و حمایت بالایی برخور دار بود.

🔸 با گذشت 4 ماه از مرگ نور علی تابنده در سن 96 سالگی به علت کهولت سن و عارضه ریوی، رسانه‌های وابسته به دراویش مکتوبات وی را مرتب در فضای مجازی منتشر می‌کنند.

🔸 با نگاهی به گفته‌های قطب پیشین فرقه ، با تناقضات آشکاری مواجه می‌شویم که به راحتی پایه و اساس فرقه را از ریشه زیر سوال می‌برد.

🔸 به عنوان نمونه ، نور علی تابنده در یکی از مکتوباتش مربوط به شروع سال جدید، مخالفین فرقه‌های صوفیه را دشمنان اعتقادی شریعت اسلامی‌می‌نامد و دراویش داعشی را با لقب مومنین خطاب می‌کند.

🔸 نورعلی تابنده در ادامه ، اقطاب ومشایخی که در بیدخت مدفون هستند را در زمره شهدای زنده مطرح می‌کند و زیارت قبور آنان را برای دراویش واجب می‌داند.

🔸 اینگونه کرامت تراشی‌های بی مایه و بی اساس نورعلی تابنده، با عملکرد‌های خصمانه دراویش و باور‌های انحرافی رایج در میان فقرای بیچاره، یک تناقض آشکاری ایجاد کرده است که ما را از ارائه دلیل و برهان بی نیاز کرده و بر همگان واضح و مبرهن است.

🔸 در حال حاضر رسانه وابسته به جریان دراویش با ترویج این اباطیل در میان دراویش، در صدد هستند که مسلک فرقه‌‌‌ای خود را از جرگه تخریب و نابودی حتمی‌نجات بدهند.

🔸 امروزه ، بر همه مسلمانان جهان اسلام ، واضح و مبرهن است که فرقه‌های صوفیه همانند نعمت الهیه و امثالهم از دست اندرکاران حرفه‌‌‌ای نظام استکباری هستند که با ایجاد اختلافات و جنگ‌های اعتقادی، اتحاد و همدلی مسلمانان را خدشه دار نمایند.

🔻نورعلی الهی یکی از سران فرقه صوفیه اهل حق، که همواره سعی داشت آراء و افکار خود را منطبق با اندیشه‌های اسلامی‌شیعی، جلوه دهد اما درمکتوبات خود مطالبی بیان می‌کند که به‌هیچ‌ وجه با مضامین و معارف اسلام ناب محمدی ذره‌‌‌ای مطابقت ندارد.

🔻نورعلی الهی در مکتوبات انحرافی خود، که توسط پسرش، بهرام الهی، جمع‌آوری‌شده است، به حضرت موسی (علیه‌السلام) مطالبی نسبت می‌دهد که جز توهین و بی احترامی‌به ساحت این پیامبرعظیم الشأن، چیز دیگری نمی‌باشد.

🔻وی مدعی است : سرگذشت حضرت موسی یکی دیگر از قدرت نمائی‌های خداست و نشان داد که قدرتش فوق قدرت‌هاست. حضرت موسی کند زبان بود،‌هارون برادرش دستیار او شد. مگر خدا نمی‌توانست مأموریت را به خود‌هارون با آن‌ همه فصاحت بدهد؟ آن‌وقت باید موسی لال و بی‌سواد را انتخاب کند! پس نه فصاحت، نه دولت، هیچ‌چیزی شرط نیست، فقط مشیت او شرط است. فقط مشیت او شرط است. موسی زبان نداشت، سواد نداشت، تندخو و عصبانی هم بود، آن‌وقت خداوند برای فنای فرعون و نجات بنی‌اسرائیل، او را برگزید.

🔻حال از مریدان نورعلی الهی می‌توان پرسید:

1:حضرت موسی کلیم الله طبق تعالیم شریعت اسلامی‌از پیامبران اولوالعزم بوده وحالا مطالب سراسر توهین و افترای نورعلی الهی ، می‌توان نشانه ایمان ظاهری او باشد؟

2: در کجای شریعت محمدی و مکتب علوی، اینگونه توهین به پیامبران و انبیاء الهی، مخصوصاً پیامبران اولوالعزم، جایز دانسته شده است؟

3: آیا چنین شخصیتی که مدعی است تمام گفتار‌هایش از مبدأ الهی است ، چگونه به‌صراحت تمام، حضرت موسی (علیه‌السلام) را به باد توهین و افترا می‌گیرد؟

🔸 در شریعت اسلام ناب محمدی ، در مورد اغواگری شیطان بسیار زیاد تأکید شده و آن را به عنوان مهم ترین و اصلی ترین دشمن انسان و مانعی در مقابل راه سعادت بشری مطرح می‌کند . اما فرقه‌های صوفیه با دفاع و پیروی از شیطان خود را به عنوان عارف معرفی کرده و پای خود را در کفش مومنان و اولیاء خدا گذاشته اند.

🔸 در این مجال برخی از گفته‌های سران صوفیه در مورد شیطان رابراساس منابع معتبرشان به اختصار بیان خواهیم کرد.

🔸 در کتاب تلبیس ابلیس ابن جوزی به نقل از سران صوفیه آمده است: کسی که ابلیس را موحّد نداند کافر است و در جای دیگر همان کتاب گفته صوفیان معتقدند: کسی که علم توحید را از شیطان نیاموزد زندقه و کافر است.

🔸 اوّلین شخصی که در تصوف، به دفاع از شیطان پرداخت، حلاج است . او دلیل سجده نکردن شیطان بر آدم را شدت توحید او معرفی نمود.

🔸 حلاج می¬گوید: صاحب من و استاد من، ابلیس و فرعون است. به آتش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی خود بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی باز نگشت. فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود، ادعای ربوبیت کرد.

🔸 بعدها کار به جایی رسید که ابولقاسم گورکانی از سران متصوفه، شیطان را «سید الموحدین» نامید.

🔸 ذوالنون مصری یکی از سران بزرگ صوفیه شیطان را یک موجود مخلص پروردگار مطرح کرده است

🔸 حسن بصری از موسسین اولیه فرقه صوفیه می‌گوید: اگر شیطان نورش را برای خلق خدا روشن کند همه مردم او را پرستش می‌کنند.

🔸 ابوالعباس قصاب از مشایخ صوفیه می‌گوید :

سنگ انداختن بر شیطان دور از جوان مردی است. زیرا شیطان مقامی‌بزرگ در قیامت دارد

🔸 امروزه دراویش، سران فرق تصوف را که اینگونه در مورد شیطان اظهار نظر‌های سخیف و شرک آمیزی را از خود به جا گذاشتند ، به عنوان مشایخ و عارفان حقیقی یاد می‌کنند که از نظر آنان هیچ کسی به شناخت ومعرفت آنها نرسیده است.

🔸 آیا نمی‌بینید که خداوند متعال در جای جای قرآن، شیطان را دشمنی آشکار بیان می‌کند؟

🔸 آیا نمی‌بینید که پیامبران و امامان معصومین تمام عمر خود را به مبارزه با شیطان و شیطانیان پرداخته اند و کشته همین راه شده اند؟

🔸 آیا نمی‌بینید خداوند در قرآن کریم می‌فرماید : لاتعبدوا الشیطان أنه لکم عدو مبین به راحتی دین اسلام را به بازی و سُخره گرفته اید؟

🔸 آیا می‌توان این مدافعین واقعی شیطان را، در زمره عارفان حقیقی دانست و بر چه اساس و معیاری اینها را به عنوان الگوی اخلاقی و رفتاری معرفی می‌کنید ؟

📌با شیوع ویروس کرونا در کشور ، همه مسئولان و ملت ایران در هر نوع قشر و صنفی که هستند برای شکست این پدیده منحوس ، مشغول مبارزه هستند.

د📌راویش افراطی مطرود از فرقه که همیشه در مواقع بحرانی ، خود را شیفته و دلسوز ملت نشان می‌دادند، امروز فقط مشغول اصرار ورزدیدن به آزادی دراویش زندانی هستند.

📌آنها در صفحات مجازی خود عکس‌های دراویش داعشی را به گونه‌‌‌ای طراحی و بارگذاری می‌کنند که بی خبران عالم تصور می‌کنند که مظلوم تر از این داعشیان در کره خاکی وجود ندارد.

📌با نگاهی به صفحات مجازی آنان مشاهده می‌شود که در این ایام پایانی سال، با سیاه نمایی‌های ناشیانه و انتشار اخبار جعلی ، حال دراویش داعشی در زندان‌های کشور را به دروغ بحرانی نشان می‌دهند.

📌براساس رأفت نظام انقلاب اسلامی‌که همیشه شامل حال دراویش فرقه نعمت الهیه شده، اخیرا با درخواست مرخصی برخی از دراویش داعشی با قید وثیقه مناسب وهمراه با تعهد قانونی موافقت شده است.

📌دراویش همواره مدعی هستند که در زندانی امثال زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب به سر می‌برند که در تصاویر گروهی آنان ، بازهم مشاهده شد هیچ یک از ادعاهایی که منتشر کردند صحت ندارد.

📌دروغگویی و منافقانه عمل کردن از خصیصه‌های بارز دراویش افراطی است که در کارنامه سیاه آنان به وفور دیده می‌شود.